جشن لحظههای کوچک؛ نگاهی علمی و مادرانه به بازآموزی مغز برای دیدن شادیهای روزمره
جشن لحظههای کوچک؛ نگاهی علمی و مادرانه به بازآموزی مغز برای دیدن شادیهای روزمره
مقدمه
گاهی آنقدر غرق در کارهای روزانه، تربیت فرزند، یا مسئولیتهای خانه میشویم که لحظههای کوچک شادی را نمیبینیم. ذهنمان مدام دنبال “چیزی که درست پیش نرفت” است، نه آنچه خوب بود. اما علم عصبشناسی سالهاست که اثبات کرده شادی و آرامش، نتیجهی اتفاقهای بزرگ نیست — بلکه از تمرکز بر چیزهای کوچک و تکرارشونده بهدست میآید.
در این مقاله میخواهیم با هم نگاهی علمی و مادرانه بیندازیم به اینکه چرا ذهن ما بر روی موارد منفی زوم میکند، و چطور میتوانیم با تمرینی ساده، یعنی نوشتن سه لحظه خوش هر روز، مغزمان را برای دیدن خوبیها بازآموزی کنیم.
چرا ذهن ما بهطور طبیعی منفینگر است؟
مغز انسان طوری طراحی شده است که تهدیدها را سریعتر از فرصتها تشخیص دهد. در دوران قدیم، این ویژگی به بقای انسان کمک میکرد: کسی که بیشتر حواسش به خطر بود، زنده میماند. این ویژگی هنوز هم در مغز ما فعال است و به آن Negative Bias یا سوگیری منفی میگویند؛ یعنی مغز ما حتی وقتی اوضاع خوب و روبهراه است هم، ناخودآگاه به دنبال اشتباه و خطر میگردد: یک اشتباه کوچک، یک نگاه انتقادی از اطرافیان، یا حتی ظرفی که نشسته مانده است — ذهن بلافاصله آن را برجسته میکند.
بههمینخاطر، مادرها بیشتر از همه در معرض خستگی ذهنی و فرسودگی احساسی قرار دارند؛ چون ذهنشان مدام بر کارهای “ناتمام” تمرکز میکند، نه “تمامشدهها”.
چرا باید لحظههای کوچک را جشن بگیریم؟
وقتی ذهن فقط اشتباهات را میبیند، کمکم باور میکنیم که “زندگی ما همیشه ناقصه”. در حالی که بخش زیادی از رضایت و آرامش در “جزئیات کوچک” پنهان است:
یک لبخند بر صورت فرزندت، یک فنجان چای داغ در سکوت عصر، یا ده دقیقه نفس کشیدن بدون عجله.
جشن گرفتن این لحظهها به معنی “نادیده گرفتن مشکلات” نیست، بلکه یعنی: یاد گرفتن مهارت Rewiring the Brain: بازآموزی مسیرهای عصبی مغز برای دیدن زیبایی. مغز همانند عضلاتمان است: هرچقدر مسیر “دیدن خوبیها” را بیشتر تمرین بدهی، این مسیر قویتر میشود و هرچه بیشتر به لحظههای مثبت توجه کنی، مغز آنها را سریعتر تشخیص میدهد.
تمرین سه لحظهی خوش روزانه
یکی از سادهترین و مؤثرترین روشها برای بازآموزی مغز، تمرینی است به نام “Three Good Things” یا “سه چیز خوب در روز”. این تمرین اولین بار در تحقیقات روانشناسی مثبتگرا (Positive Psychology) مطرح شد.
روش انجام این تمرین بسیار آسان است، اما اثری که باقی میگذارد بسیار عمیقتر است:
۱. هر شب قبل از خواب، سه لحظهی خوبی که در طول روز تجربه کردی را یادداشت کن؛ فرقی نمیکند که این لحظات چقدر بزرگ یا کوچک باشند — مهم “احساس خوبی” است که از نوشتن این لحظات به شما دست خواهد داد.
۲. در کنار نوشتن این لحظات، حتما یادداشت کن که چرا آن لحظه خوب و رضایتبخش بود.
مثلاً “وقتی پسرم خودش اسباببازیهاشو جمع کرد، حس کردم بالاخره دارم نتیجه زحماتم رو میبینم.”
۳. حتی در روزهای سخت هم این تمرین را یادداشت کن؛ حتی اگر چیز زیادی به ذهنت نمیرسد: بوی شام تازه، یا صدای خندهای از ته دل فرزندت. همین کافیست!
با انجام این تمرین، کمکم ذهن یاد میگیرد که به دنبال “نورهای کوچک” بگردد، نه سایهها؛ و وقتی این نگاه در ذهن مادر نهادینه شود، به فرزندش هم منتقل خواهد شد— چون کودکان، به شدت از والدین خود الگوبرداری میکنند.
علم پشت این تمرین
مطالعات دانشگاه هاروارد و پنسیلوانیا نشان داده است که نوشتن سه چیز خوب روزانه، سطح هورمونهای استرس مثل کورتیزول را کاهش میدهد و در عوض باعث ترشح دوپامین و سروتونین، یعنی هورمونهای شادی و رضایت، میشود.
علاوه بر این، اسکن مغزی شرکتکنندگان این مطالعات نشان داده که بعد از چند هفته، فعالیت در ناحیهی Prefrontal Cortex (ناحیهی مسئول تصمیمگیری و تمرکز) افزایش پیدا کرده است — یعنی مغز واقعاً “تغییر فیزیکی” پیدا میکند! بهعبارتی، هر شب که این تمرین را انجام میدهی، در واقع مغزت را مثل یک عضله تمرین میدهی تا در روزهای بعدی، خوبیها را راحتتر و سریعتر تشخیص بدهد.
نگاه مادرانه به شادیهای کوچک
در دنیای پرزروقبرق امروز که مادران اینستاگرامی خوشبختی خود را با فیلتر، مسافرت یا کافهگردی نشان میدهند، سایر مادران فراموش میکنند که خوشبختی واقعی چقدر بیسروصدا و آرام است. گاهی شادی در این است که صبح، فرزندت خودش لباس بپوشد، یا در میان مشغلهها و خستگیها، ده دقیقه برای دل خودت چای بنوشی.
نوشتن این لحظهها یعنی به خودت یادآوری کنی: «زندگی فقط فهرست کارهای انجامنشده نیست.»
این تمرین ساده، مرز باریک میان “زنده ماندن” و “زندگی کردن” را روشن و به تو کمک میکند به جای مقایسهی خود با مادران دیگر یا انتظار برای آمدن روزهای خاص، شادی را در دل همین روزهای به ظاهر معمولی اما ارزشمند پیدا کنی.
جمعبندی
مغز ما ذاتاً برای دیدن خطر ساخته شده است، نه شادی. اما با تمرین آگاهانه، میتوانیم این مسیر را بازنویسی کنیم.
نوشتن سه لحظه خوب روزانه، نه فقط حال امروزت را بهتر میکند، بلکه مغزت را نیز آموزش میدهد تا بتواند فردا راحتتر آرامش را پیدا کند.
پس امشب، قبل از خواب، دفتر یا گوشی را بردار و بنویس:
«امروز چه چیزهایی باعث شد لبخند بزنم؟»
بگذار همین لحظات کوچک ، کمکم دنیای درونت را تغییر دهند.
درباره فرزانه بخشی
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است.
نوشته های بیشتر از فرزانه بخشی
دیدگاهتان را بنویسید